دوستان گلم این نوشته یکی از دوستهای خوبمه که درد دل زیاد داره ولی حال نداره بنویسه ! حالا شما رو باهاش تنها میذارم. نظراتتونو براش بنویسین. آخر همه من خودم هم نظرمو مینویسم ! اسمش هم هست آسمان آبی ! یعنی اسم کوچیکش آسمانه فامیلیش آبی ! “هوا بس ناجوانمردانه سرد است…” شرایط بد […]
بایگانی نوامبر, 2012
چراغ قرمز
نوامبر 23rd, 2012
16 دیدگاه
اول صبح از خواب پا میشم. ساعت رو نگاه میکنم. پنج و ربع. تا به خودم میام ساعت شده شش و نیم ! یعنی هر جوری حساب میکنم این چهار تا کار صبحگاهی شامل نرمش ، صبحانه ، آماده سازی نهار که اغلب ساندویچه (و البته عیال قبلا زحمت اصلش رو کشیده !) و جمع […]
سندرم بی هدفی پس از مهاجرت و سایر داستانها …
نوامبر 4th, 2012
26 دیدگاه
موضوعی که این هفته میخوام راجع بهش باهاتون حرف بزنم و هفته پیش در موردش هشدار دادم یه موضوعیه که خیلی از مهاجران و هموطنان عزیز بهش دچار نمیشن. چون خیلی دیر به نقطه ثبات در مهاجرت میرسند و خیلی های دیگه هم وقتی به این نقطه میرسند که موضوعات جدید و اتفاقات مهم جدید […]